مزگت

مزگت یعنی عبادتگاه
بدون درنظر گرفتن دین خاصی
هروقت نیاز داشته باشم، به اینجا پناه میارم و مینویسم

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰۳/۰۲/۰۶
    سگ

۱۸ مطلب در بهمن ۱۳۹۴ ثبت شده است

سکوت

۱۱
بهمن

حتی حال ندارم غر بزنم.  حرفی ؛ نک و ناله ای یا شکوه ای

هیچ

  • ۲ نظر
  • ۱۱ بهمن ۹۴ ، ۰۰:۲۹
  • ۲۲۵ نمایش

یه حسی رفته از قلبم که پشتم کوهی از درده
چه جوری از دلم کندی که اون حس بر نمی گرده

یعنی هرکاری کنی، حتی برگردی و گذشته رو جبران کنی، جای خالی این حس، تا ابد خواهد بود...یعنی چیزی بود که حالا نیست. تو فکر کن مثل عمل جراحی برداشتن رحم یا آپاندیس...تموم شد رفت...

نه دنبال یه تسکینم نه فکر کندن از این درد
تو دنیا با یه دردایی فقط باید مدارا کرد

سازش کردم.مجبور شدم بسازم...برای سازش باید از خیلی چیزا گذشت. چیزایی که قابل جبران نیستن و "فقط" باید بذاری زمان تو رو از عمق جراحتشون دور کنه....نه کسی زخمتو درمان میکنه نه اهمیتی میده؛ اسمش میشه "مدارا".تحمل کن تا بگذره...همین

  • ۰ نظر
  • ۰۹ بهمن ۹۴ ، ۱۵:۱۴
  • ۱۶۰ نمایش

فامیل

۰۸
بهمن
یکی از فامیلامون یه صفحه داره اینستا؛
عکس میذاره از اینور و اونور که هیچ کدوم مال خودش نیس!
نهایت 5 تا لایک میخوره که یکیشم خودشه!
بعد همونا رو بعد چن روز پاک میکنه...
همین روال ادامه داره
ملت خوشالن! شایدم بیکار .
  • ۱ نظر
  • ۰۸ بهمن ۹۴ ، ۰۰:۰۰
  • ۱۶۷ نمایش

کار

۰۷
بهمن
خیلی غر میزدم چرا هیچی اونی نشد که میخواستم.
یکیش کار بود. دوست داشتم دستم تو جیب خودم باشه. استقلال داشته باشم. مث زالو وابسته بابا نباشم. اگه یه وقت کسی نبود، بتونم رو پای خودم وایسم.شکست نخورم، نشکنم.
یه کار ساده، حتی تایپ...کنار دانشگاه...اما اوایل که بابا نذاشت، بعدم که جور نشد...
زد و ترم آخر ؛ یه کاری جور شد که دقیقا متناسب علایق و زمان و ...
نتونستم دووم بیارم.کار بجایی رسید که خودم گفتم نع .من آدمش نیستم...
خدا بهم حالی کرد انقد گه اضافی نخور! جور کردن کار واسه تو یه الف بچه برا من چیزی نیس؛ وگرنه تو کونشو نداری پاش وایسی...
  • ۲ نظر
  • ۰۷ بهمن ۹۴ ، ۱۴:۵۳
  • ۱۶۱ نمایش

عدالت

۰۷
بهمن
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُونُواْ قَوَّامِینَ لِلّهِ شُهَدَاء بِالْقِسْطِ
ای کسانی که ایمان آوردین...
 کسایی که فک میکنین برحق اید و راهی رو میرید که به خدا منتهی میشه
باشید / پایدار / برای خدا / چگونه؟ شهادت دهنده به عدل.

"عدالت، تنها یک ارزش اخلاقى نیست. فرمان حتمى الهى است! "

وَلاَ یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلاَّ تَعْدِلُواْ اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى
دشمنی با گروهی شما را بر آن ندارد که عدالت نکنید....عدالت کنید که به تقوا نزدیک تر است
تقوا چیه حالا؟
نماز و دعا رو به ذهن متبادر میکنه.اما حقیقت تقوا این نیس. خیلیا هستن دین ندارن،اما تقوا دارن! این آدم امکان داره مومن بشه اما مومنی که تقوا نداشته باشه ، ممکنه تو این مسیر باقی نمونه. برا همین اول آیه ؛ خدا "ای کسایی که ایمان آوردید" رو متذکر شده.
تقوا مث افسار میمونه. یعنی سواری بر اسب سرکش اراده و حرکت منسجم؛ یعنی اختیار...!

وَاتَّقُواْاللّهَ إِنَّ اللّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ
از خدا پروا کنید ؛ خدا به آنچه انجام میدهید اگاه است.

یه موقع هاس که میدونی یه کاری اشتباهه ها، ولی تو دلت توجیه میاری. بالاخره یه چیو بهونه میکنی تا کار خودتو انجام بدی.
خبیر یعنی آگاه به باطن و جزییات کار.یعنی خدا میدونه ته کارت چقد بیشرفی یا خلوص نیت داشتی. آدم باش.
اینجا خدا میگه بهونه نبار که اینا تو مسیر حق نبودن و من درستم. پس درسته به نفع خودمون رای بدم.
خدا میگه تو میدونی، منم میدونم حق با کیه.حقو ضایع نکن. حق تا ابد حقه. حالا میخواد تو دست هرگروهی باشه...

خدا به اونچه انجام میدید،آگاهه، از خدا بترسید...
مو به تن آدم سیخ میشه...هر لحظه ، هر عمل آدم، زیر ذره بینه...خدا همیشه هست...همراه هر گروهی...
مائده - 8
  • ۰ نظر
  • ۰۷ بهمن ۹۴ ، ۱۳:۴۲
  • ۲۳۵ نمایش

چرخش روزگار

۰۵
بهمن

این کوزه چو من عاشق زاری بوده است                          در بند سر زلف نگاری بوده‌ست

این دسته که بر گردن او می‌بینی                                 دستی‌ست که برگردن یاری بوده‌ست

خیام

 

color of dreams
مامک
  • ۰ نظر
  • ۰۵ بهمن ۹۴ ، ۰۰:۳۱
  • ۱۳۲ نمایش
- ادامه بده.تو میتونی.تواناییشو داری

- نه.چن تا شکست پشت هم خوردم.ناتوانی این یکم اضافه شه،سخت تر بلند میشم

- الان خیلی زوده ناامید بشی.

- میدونم

- کاراتو عوض کن.ازین فضا بیرون بیا

- حالا بذارید دانشگاه تموم شه

- قله هاتو بالا درنظر بگیر

- سکوت....

- من دوره اوج زندگیم تموم شده.افتادم تو سراشیبی.ولی تو هنوز اوج زندگیتو تجربه نکردی.

- سکوت....

- تو این سن نباید تو اینطوری باشی

  • ۰ نظر
  • ۰۴ بهمن ۹۴ ، ۲۲:۱۶
  • ۱۴۲ نمایش

لاک بهبودی

۰۱
بهمن

الان وقت بیرون خزیدن از لونه و بیرون اومدن از لاک نبود...

من هنوز خوب نشدم؛ هنوز جراحتام ملتهبه.هنوز شکننده م.الان وقتش نبود.

باید میموندم تا به موقع ش...آدم چن بار شکست بخوره سخت تر بلند میشه، خبر داری..؟

  • ۰ نظر
  • ۰۱ بهمن ۹۴ ، ۰۰:۰۱
  • ۱۳۱ نمایش