مزگت

مزگت یعنی عبادتگاه
بدون درنظر گرفتن دین خاصی
هروقت نیاز داشته باشم، به اینجا پناه میارم و مینویسم

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰۳/۰۲/۰۶
    سگ

خار تو گلو

شنبه, ۱۸ شهریور ۱۴۰۲، ۱۰:۳۵ ب.ظ

کربلا رفتم. تنها. قرار نبود تنهایی باشه. ولی شد‌ تنهای تنها.

پارسال با پسره بودیم و همه اتفاقاتی که افتاد و باعث کنسل شدن ازدواج شد و خوشحال بودم امسال از زندگیم حذف شده.

ولی متاسفانه تو کاروان ما دو زوج تازه عقدی بودن که دهن ما رو سرویس کردن.

نکنین. تو رو خدا نکنین. تنها برید. یا جلو جمع انقد تو هم دیگه نرید. بابا صبر کنین، چن روز دیگه میرید زیر یه سقف‌ . اونجا تا دلتون بخواد، تو همدیگه میرید!

یعنی باری نشد اینا رو ببینم، حلقه نشده باشن تو همدیگه. 

اصلا یکی از دلایل اصلی عصبانیتم از سفر، دیدن ایناست. لعنتیا، بدجوری ته دلمو دوباره خالی کردن و یادم اوردن چقد تنهام‌. 

منتها فرق الانم با قبل اینه که دیگه به کسی نمیتونم اعتماد کنم. حس میکنم همه مردا لاشی اند. حتتتما با زن دیگه ای ارتباط دارن و "نمیتونم" این فکزو از خودم دور کنم. 

میدونی. گیر افتادم وسط. نه دیگه میلی به ازدواج دارم و نه میتونم این تنهایی رو تحمل کنم.

 جدیدا دارم جدی تر به رابطه های دوستی فکر میکنم. به اینکه بدون قصد ازدواج، واقعا با کسی وارد رابطه بشم‌ ‌. اصلا نفر قبلی، تابوی این قضیه رو شکست. حالا خیلی راحتتر میتونم بعدی رو وارد زندگیم کنم. اصلا اعلام عمومی میکنم. با فلانی ام.درد نداشتن یه همصحبت تو 30 سالگی ، چیز کمی نیست...

من نزدیک ده سال دنبال ازدواج بودم و طلسم شد. نشد. به جهنم که نشد. همه راههای عالم که به روم بسته نیست...

  • ۰۲/۰۶/۱۸
  • ۶۳ نمایش

نظرات (۴)

خلاصه ای از زندگی من :

(

میدونی. گیر افتادم وسط. نه دیگه میلی به ازدواج دارم و نه میتونم این تنهایی رو تحمل کنم.

راستش جدیدا دارم جدی تر به رابطه های دوستی فکر میکنم. به اینکه بدون قصد ازدواج، واقعا با کسی وارد رابطه بشم‌ ‌. از کسی هم نمیهراسم. همه هم بفهمن. مگه چی میشه؟ اصلا نفر قبلی، تابوی این قضیه رو شکست. حالا خیلی راحتتر میتونم بعدی رو وارد زندگیم کنم. اصلا اعلام عمومی میکنم. با فلانی ام. بابا هم اسمشو بدونه. چه اهمیتی داره؟ مگه غیرتی شدن بابا برای من همصحبتی میشه؟

تنهام و این تنهایی خیلی داره خار میشه تو گلوم‌.)

 

+ یادم نمیاد کی دنبالت کردم ولی الان که ستارت روشن شد با انبوهی از مطالب حق مواجه شدم

 

++ درباره ی زوج های تازه عقد کرده ؟! 

ناراحتتون نباش. ما از یه دقیقه زندگی کسی دیگه خبر نداریم. شاید این چند روز تنها روزای با هم بودنشون باشه .‌. شاید بعد از هم جدا شن.. شاید هزار تا شاید دیگه ..شاید یه دعوا بینشون رخ بده که دیگه هیچوقت دلشون اونقدری با هم صاف نشه که بخوان تو هم باشن !

فقط یه فریم از زندگیشونه 

 

+++ حسی رو پاره کننده تر از تنهایی سراغ ندارم

 

++++ دوستی؟!

گناهه 

کی گفته نیست 

قیمه های دنیا .. ولی بدجوری ریخته تو ماستا :)

اینو خیلیا درک می کنن

هرکی هم درک نکنه... نکشیده :) نمی دونه چه دردیه

تو که تا الان پاک موندی رو خدا ویژه حفظت کنه :)

 

جالبه، فکر میکنم من چند قدم جلوتر از شما هستم و باید بگم که اون حس تنهایی، بعد از ازدواج هم باهاتون خواهد بود، شاید حتی بدتر بشه... این تو هم رفتن های دوران عقد البته بحثش جدا هست و معمولا فقط واسه همون دوران هست.

پس خیلی فکر نکنید ازدواج راه حل از بین بردن اون حس تنهایی هست.

مشکل رفتن توی رابطه ها هم اینه که وقتی تموم میشه یه تکه از وجودت رو هم با خودش تموم میکنه و این بده، مخصوصا برای شما که اهل این رابطه های موقت نیستید و نمیتونید نگاه سواستفاده گرانه داشته باشید...

اما بنظرم حتما قبل ازدواج دوستی رو تست کنید، اینطوری بهتر میفهمید که از ازدواج هم چی میخواید/

پاسخ:
جلسات روانکاوی میرم و داریم درمان میکنیم ریشه این تنهایی رو.
اونم گفت با ازدواج درست نمیشه.

ولی بنظر من با بچه دار شدن میشه. چون روشهای درمانی که برای زخمای فلان آدم میگفت، از این طریق رو من جواب میده. کما اینکه تا الانم داده.

یه باگ داره قصه ای که خوندم ؛ و باگش اینه که با ورود به رابطه‌ی دوستی، شما هم تبدیل میشید به چیزی که بابتش از اون پسره بدتون میومد !

پاسخ:
نه. فرق میکنه.
من به پسره گفته بودم از خیانت ضربه خوردم. برام مهمه طرفم در چه وضعیه.
اونم گفته بود 5 ساله از آخرین دوستی اش گذشته و اشتباه بوده و دیگه سمتش نرفته و همه این مدت با کتاب خودشو سرگرم کرده!! درحالیکه همون لحظه که داشت این شکر اضافی رو میخورد، با یه دختر ذیگه تو رابطه بود!!
بیشرف انقد قشنگ همه چی رو کنار هم چیده بود که حتی احدی شک نکرد.

ولی چیزی که من دارم میگم فرق میکنه.
من اعلام میکنم. همه هم بدونن. چه ایرادی داره؟

اینو با مشاور ازدواج مونم مطرح کردم.
حل کرد برام.
میشه با کسی تو رابطه بود. حتی ازدواج قبلی داشت. ولی مهم اینه تو لحظه، وقتی با کسی وارد رابطه میشی، کس دیگه ای رو وارد نکنی. زیر و رو نکشی.
به نفر بعدی هم میگم با فلان آدم انقدر دوست بودم. چون احساس تنهایی میکردم.چون حق دارم مصاحبت با کسی داشته باشم وقتی کسی تو زندگیم نیست
البته اگه کسی بیاد!!

و باگ دومی هم داره که شخص خودم رو از داشتن چنین رابطه ای منصرف میکنه ؛ تعدادی رو دیدم که بعد ها جور شده و ازدواج کردن ولی حتی بعد از ازدواج بااینکه رابطه‌ی دیگری نداشتند اما توی فکر رابطه های قبلی بودن و مدام رابطه فعلی رو با قبلی و فانتزی هاش مقایسه میکردند... 

البته اینو بگم که من برای شما نسخه نمی‌پیچم بلکه صرفا جمع بندی‌ای رو گفتم که زمانی برای خودم و انتخابم تعیین کننده بود .

راستش خیلی برام چندش اوره که ادم عمیق ترین رابطه عاطفیشو با یکی شریک بشه و بعد به دلایلی اونو کنار بگذاره و بره دنبال یکی دیگه و این سلسله ای که همچنان میتونه ادامه داشته باشه . بنظرم میاد عواطف و احساسات آدما خیلی لطیف تر و مهم تر از چیزیه که اینطور دستمایه  قرار بگیره 

به هر حال ؛ براتون ارزوی خوشبختی دارم 

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی