مزگت

مزگت یعنی عبادتگاه
بدون درنظر گرفتن دین خاصی
هروقت نیاز داشته باشم، به اینجا پناه میارم و مینویسم

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰۳/۰۲/۰۶
    سگ

ننگ خواستنی

جمعه, ۲۰ آذر ۱۳۹۴، ۰۲:۵۲ ب.ظ

دیشم در حال کل کل با خدا بودم و ابراز نارضایتی از وضع موجود.با همین حرفا خوابم برد.

خواب یه بخش شو دیدم.چیزی که میخواستم و بهش نرسیدم. اصلا جور دیگه ای بود.قضیه فرق میکرد. اصلا اونجوری که فکر میکردم خوب نبود، اتفاقا حس نارضایتی همه نسبت به اون بیشتر بود،یه جور لکه ننگ...ننگ درست نشدنی.

از خواب بیدار شدم. داشتم فکر میکردم شاید همه این اوقات تلخی ها و نارضایتی ها و مرگ موقتی و بی میلی به دنیا بد نیست....

شاید یه هدیه س از طرف خدا که از این چیز بگذرم...خودم، ابراز نارضایتی کنم و برم سمت چیز دیگه که به موقع ش باید بهش برسم.

یاسمن یه چیزی فرستاده بود. اینکه هروقت به چیزی که دست خداست، بیشتر از چیزی که جلوروته، اعتماد داشتی،ایمانت راسته.

5 سال گذشته پوچ...باشه پوچ، ولی معامله شده با خدا.

دلم برای خدا سوخت! چقدر کناره گرفتم ازش. چقد نک و ناله کردم براش.چقد التماسشو کردم.

البت این یه طرف سکه س. نمیدونم زندگی من کدوم طرفه.

شاید همه اینام فرضیه باشه و از بین این همه آواری که جلو رومه، باید کماکان امید نصف جونمو بیرون بکشم و با همین وضع ادامه بدم...

ولی خب،این خوابم یه جور امید بود!

  • ۹۴/۰۹/۲۰
  • ۲۶۳ نمایش

نظرات (۱)

سلام

اَللّهُمَّ مِنَ الضُرِّ وَالضَّرّآءِ اءَکْثَرُ مِمّا ظَهَرَ لى مِنَ الْعافِیَةِ وَالسَّرّآءِ 
 اى خدا،آنچه از بدحالى و پریشانى‏ از من بازگرداندى و دور کردى،از آنچه از سلامتى کامل و خوشحالى برایم نمایان شد،بیشتر استَ....


وقتی پرده برافتد چه ها که ببینیم....
پرده ی زمان
پرده ی مکان
پرده ی بعد جسمانی
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی