مزگت

مزگت یعنی عبادتگاه
بدون درنظر گرفتن دین خاصی
هروقت نیاز داشته باشم، به اینجا پناه میارم و مینویسم

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

به تماشای آبهای سپید سوگند...

يكشنبه, ۲۹ شهریور ۱۳۹۴، ۰۳:۰۳ ب.ظ
برگشت...این حس غربت از بین نرفت
با دیدن هرباره ی آشناهای قدیمی ، قوت هم گرفت...
این بی قراری...
فراموش کردم، اما عادت...نه...؛ همین فراموشی اذیت میکنه
یادم میره چه اتفاقی افتاده اما حس بی قراری هست...حس رو نمیشه فراموش کرد، نادیده گرفت، سرش کلاه گذاشت و با وعده وعید آرومش کرد...
حس فقط  با مرهم اش آروم میشه...
من اونی نشدم که باید، اونی که متصور میشدم، دور از واقعیت نبود...اما چرا نشد؟
درسته...راضی نیستم.احساس رضایت از این محیط نمیکنم
باید دور بشم، برای رسیدن به آرامش...
من از جنس آدمهای اینجا نیستم...
هر بار خودمو با چیزای دم دستی و گذرا مث درس و گوشی و خنده سرگرم میکنم تا یادم بره چی میخواستم
و ما الحیاة الدنیا الا لعب و لهو
اما ... هر دیدار با قدیمی ها...
امان از دیدار و بی قراری بعدش...
و للدّار الآخرة خیر للذین یتّقون
  • ۹۴/۰۶/۲۹
  • ۲۴۸ نمایش

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی