مزگت

مزگت یعنی عبادتگاه
بدون درنظر گرفتن دین خاصی
هروقت نیاز داشته باشم، به اینجا پناه میارم و مینویسم

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

امروز یه اسکولی اومده بود که چن تا از شکلاتای گرون رو دست مونده مونو خرید.
اومد صندوق گفت اینا تخفیف خورده؟ درسته؟ چون تخفیف خورده میخرم.
شاید ۱۰ تا شکلات برداشت که همه شون بین ۱۰ تا ۷ تومن تخفیف داشت اما گرون بودن
یکی اون وسط ۲ تومن تخفیف داشت اما ۲۷ تومن بود. گفت نه! اینو نمیخوام‌. فقط تخفیف دار.
تو دلم گفتم اسکول عزیز! وقتی چیزی روش نوشته تخفیف، به این معنی نیست که یه چیز عالی و خفنه!
اون شکلات فروش نمیرفت! چون گرون بود! مقداری تخفیف گذاشتن که انقضا نشه، بعد تو میایی همونو برمیداری و حس میکنی پیروزی بزرگی نصیبت شده؟😄😄
وای بر تو
وای بر فریب خوردگان!

  • ۰ نظر
  • ۰۹ آذر ۰۲ ، ۲۰:۲۳
  • ۵۶ نمایش

وسط بهشت!

۰۸
آذر

فک کن یه جایی کار میکنی که هرروز پر از خوراکیای خوشرنگ رنگ و وارنگه....

هرررر روز اینا رو میچینی و مرتب میکنی و پیش خودت میگی خب....امروز کدومو بخورم؟ :)))

یکی از خوبیای اینجا اینه که بن خرید ماهیانه دادن. آنلاین، با گوشی، درجا میزنیم به بدن!

مث بهشت میمونه! کافیه اختیار کنی! ولی فرقش، محدود بودن منابع مالیه😄

در حال حاضر، اینجانب مسلط به خوشمزگی‌جات و طعم ها هستم!!

ولی جاهای دیگه که کار میکردم این سالا، معمولا یه دفتر بودن، خشک و خالی

فقط میشد چایی بریزی!! فقط چایی....

خدایا شکرت برای همه نعمتایی که بهمون دادی و نیازه چشمامونو باز کنبم بفهمیم!

  • ۱ نظر
  • ۰۸ آذر ۰۲ ، ۲۳:۴۳
  • ۷۲ نمایش

خدماتی

۰۷
آذر

بعد از این مدت تجربه بستری بودن، تصورمون از نیروی خدماتی بیمارستان تغییر کرد!

یعنی جوری اینا دماغ عملی و کراتین کرده و با عشوه و پررو بودن که دکتر و پرستارا نبودن!

حاجی، زیر مریضو جمع میکنی دیگه، این اداها چیه درمیاری؟ دستور که دیگه نده به ما!

  • ۱ نظر
  • ۰۷ آذر ۰۲ ، ۰۰:۳۸
  • ۵۸ نمایش

ملل

۰۶
آذر

یکی دیگه از جذابیتای فروشگاه، زیرمجموعه ارتباطات اجتماعی و انسانی،  آشنایی با سایر قومیت ها و کشورهاست!

ما از میشیگان آمریکا مشتری داریم😄 میاد با لهجه داغونی حرف میزنه که سخت میشه فهمیدش.اصلا هم تلاش برای یادگیری فارسی نمیکنه!

از هند یارو اومده بود برنج هندی میخواست😅 یک ربع درباره تفاوت برنج آشغال هندی اینجا و برنج هندی کشورش میگفت.

از عراق دانشجو داریم فت و فراوون. هرروز میان خوراکی یا وسایل زندگی برمیدارن. یه بار یکی بادوم هندی گرفت. بهش گفتم گرونه. بهم حالی کرد نسبت به عراق خیلی ارزونتره!

اقای لی هست از کشورهای آسیای شرق. از روی کارتش فهمیدم. خیلی جدیه و شوخی نداره. ایشالله یکم جلوتر ازشون میپرسم چرا اومدن ایران!

اکثر اینا که گفتم، کارت به نام خودشون ندارن‌. یک ایرانی کارتشونو به اونا میده.

یکی داشتیم از اربیل عراق که کردی غلیظ صحبت میکنه

یکی داشتیم از افغانستان، اونقد شیک بودن که شک کردم شاید از اروپای شرقی باشن😄 نزدیک ۲ تومنم خرج کردن و میگفتن دلار هم قبول میکنین؟😅

خلاصه که کلکسیون ملل رو میتونیم تو مکانهای عمومی اینگونه شاهد باشیم!

  • ۱ نظر
  • ۰۶ آذر ۰۲ ، ۲۲:۱۳
  • ۶۰ نمایش

رو که نیست

۰۶
آذر

رفتم بیمارستان و با مریض ، چیپس و بستنی خوردم تو بخش😅

و از اون بدتر، به همه پرستارا هم تعارف کردیم!😄😄

  • ۰ نظر
  • ۰۶ آذر ۰۲ ، ۲۱:۵۹
  • ۴۵ نمایش

صبح است

۲۹
آبان

هنوز هوا تاریکه. روشن نشده

اتوبوس جلو چشمم رد شد

اتوبوس دوم پشت بندش اومد و حتی تووایستگاه نایستاد‌

الان من موندم و صبح زود و ایستگاه خالی و پول اسنپی که همینجور میره....

  • ۰ نظر
  • ۲۹ آبان ۰۲ ، ۰۶:۳۱
  • ۶۵ نمایش

سطل آشغال

۲۸
آبان

احتمال میدم دقت نکرده بودین
سطل آشغال تو فروشگاهها پیدا نمیکنین!
یکی هست قبل از گیت ورودی، جلوی در بیرون!
چرا؟
چون کسی تو فروشگاه چیزی نخوره بندازه توش و خدافظ

برا همین ملت میان یواشکی میخورن میندازن وسط قفسه ها!

ما هم با دوربین میریم چک میکنیم کدوم پفیوز بوده

عکسشو میذاریم همه ببینن

دفه بعدی حواسمون باشه بگیریمش تحویل پلیس بدیم :))

خیلی جدی

  • ۰ نظر
  • ۲۸ آبان ۰۲ ، ۱۵:۱۵
  • ۶۶ نمایش

بخت برگشته

۲۶
آبان

همکاره تعریف میکرد سرایدار شون یه دختر-پسر 27 ساله اند حدودا.

از شهرستان فرار کردن از دست ننه باباشون اومدن تهران با هم ازدواج کنن

دختره از فشار ، پریروز سکته کرده، نصف بدنش فلج شده :/

پسره حتی پول نداره مرخصش کنه.

وای وای وای....بیچاره ها....چی فک میکردن، چی شد...

اصن مغزم پوک شد از فکر به این ماجرا.

پسره مگه گردن میگیره دختره رو؟ مگه مغزش معیوبه یه زن معیوب نگه داره وقتی مث اسب باید کار کنه و هیچ عایده ای براش نداشته باشه...؟

دختره رو دست از پا درازتر، با گردن کج، برمیگردونه پیش باباش.

دختره تا اخر عمر، نفرین و سرکوبه که میشنوه اون بدبخت از ننگ و سرباری....

آخ.... خداااااااااا

کاش بمیره و این روزا رو نبینه. کاش خودت تموم کنی عمرشو یا سالمش کنی...

آخ خدااااا


  • ۰ نظر
  • ۲۶ آبان ۰۲ ، ۱۹:۴۷
  • ۶۰ نمایش

یه روز یه پسره اسکل اومد تو رفت جلو دوربین شروع کرد انگلیسی با لهجه هندی صحبت کردن! میگفت من فلانی ام.بچه ننه بابام. جنگ رو متوقف کنین😄😄😄

من نمیدونم اینا چی میزنن انقد قویه!

بززگوار! اولا اون دوربین صدا ضبط نمیکنه! دوما سه روزه پاک میشه. سوما دوربین امنیتی یه فروشگاه کوچیک میخواد صدای تو رو به جهان برسونه؟؟؟😄😄

وای خدا! با مردم که مستقیم کار میکنی، اصن یه فیلمیه هرروز واسه خودش!

  • ۱ نظر
  • ۲۶ آبان ۰۲ ، ۰۸:۱۵
  • ۷۷ نمایش

وقتی با پروکسی وارد تلگرام میشی، یه سری کانالای پیشنهادی برات میاره یا شایدم یکی عضوم کرده بود.
یکیش ازدواج موقت و صیغه بود.
گفتم بذار یه بار بچرخم ببینم چیه اصن.
راستش قبلا تن فروشی برام یه ارج و قربی داشت! فک میکردم تیر آخره😄 بعد دیدم نهههههه! اصن خییییییلی حماقته
یارو با خونه، با سن پایین، زده ماهی ۳ تومن
باورت میشه؟ هرشب یکی بیاد خونه ات، بهش بدی، آخر ماه ۳ تومن بگیری!!!!!
تو انقلاب گدایی کنی، خیلی بهتر درمیاری.حداقل ۵ تا ۹ تومن درامدت میشه.
واسه ۳ تومن؟؟ چرا؟
بعد مثلا شرط شون چی باشه خوبه؟
"مرد تمیز و اصلاح کرده باشد"
واااااااااااااای. باورم نمیشه
یه زن چقد باید به خواری افتاده باشه، چقد خودکم‌بین باشه که دست به همچین کاری بزنه؟
زن! چرا نمیری کار کنی؟؟ چرا نمیری گدایی کنی؟ شرف نداره به اینکه هر چن وقت زیر یکی بخوابی؟
بعد میگن چرا مردا میرن سراغ این چیزا
چی فراهم نیست؟ چرا اینکارو نکنن؟ وقتی انقد مفت و در دسترس و قانونیه؟؟

  • ۳ نظر
  • ۲۴ آبان ۰۲ ، ۰۹:۲۵
  • ۴۹ نمایش