نتیجه
- ۱ نظر
- ۱۶ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۱:۲۳
- ۳۲۰ نمایش
چیزی که از شهرزاد نصیبم شد اینه زن اگه در معرض دید باشه، میدزدنش.
تو روز روشن میدزدن و کسی یارای برگردوندنشو نداره...
چه مث شهرزاد دلش با تو باشه
چه مث مریم ، خودش بره...
هرچی خوبیا آشکار تر ، چشم های حریص بیشتر
خوبی منظور زیبایی نیست که با جحاب پوشیده بشه و مصونیت پیدا کنی
منظور منش و رفتار و سلوک هر آدمیه که ارزششو مشخص میکنه
که نمیشه پنهانش کرد...
زیبایی ظاهری هم که باشه...دیگه بیشتر....
مردای قدیم یه چی حالیشون بود که زنو تو پستو خونه قایم میکردن.
زنو تو روز روشن ازشون میقاپیدن...
ازینکه بازیم بِده، چه نفعی میبره؟
ازینکه مث خر سرگردونم کنه و پیچ در پیچ منو به حال خودم رها کنه؟؟؟
چرا خدا از زجر یه عده آدم ....
لذت میبره؟
وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَىْء مِنَ الْخَوفِ وَالجُوعِ وَ نَقْص مِنَ الاَْمْوَالِ وَ الاَنْفُسِ وَ الثَّمَرَاتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ
( بقره، 155)
تاحالا نه طعم ترس و گشنگی چشیدم
نه چیزی از مال مون کم شده
و نه کسی فوت کرده که بی تابم کرده باشه
اما آخری....ثمرات...! یعنی نتیجه ی عمل.یعنی رسیدن به بخش شیرین کار بعد یه عالم تلاش و برنامه ریزی و هدف و....
یعنی دونه میکاری , آب میدی,کود میدی, سم میپاشی,مراقبت میکنی و خیلی طبیعیه که میوه برسه...
اما خدا میگه گاهی اینجا توقف داریم.گاهی تو همه تلاشتو کردی و منتظری نتیجه شو ببینی,اما بهت نمیدم بنده ی من!
قبل از تو,این حرفها کجا بودند؟ کجای وجودم تلمبار شده بودند که حتی از وجودشان خبری نداشتم...؟
چطور,همه ی احساسات و تفکرات و تجربیات و آرزوهای مرا به "آنی" بیرون میکشی و با سکوت , به تماشایم ادامه میدهی؟ میان خوابهایم, شور توانستن از چه به پا میکنی و این هم پا دویدن ها را به کدامین منزل فرجام میدهی؟
خدا را از شور بی پایان ...خدا را...
یکی از سخت ترین کارای دنیا ارتباط با عاشقه
لامصب نه منطق سرش میشه نه میشه بهش خرده گرفت این چ وض رفتاره...
آدمها تغییر میکنند.آدمها بر یک احوال باقی نمیمانند
آدمها بنا به شرایط و موقعیتهایشان، تغییر میکنند.
باید فاصله ها را پذیرفت.باید عادت کرد به دوریها و تغییر...
باید گشت و بر تعداد آشنایی ها افزود...