قوام
اینکه یکی مریض باشه و بشینی کنارش و همون غذایی رو بخوری که اون میخوره، یه شعور خاصی میخواد.
اینکه سوپ یه مریض بشه غذای اصلی توی سالم...
یه چیز دیگم این روزا خوووب فهمیدم؛
که خونه بدون زن خونه نیست،
شاید آدما توش زنده باشن و غذا بخورن، اما زندگی نمیکنن...
زن یعنی بسامانی؛ یعنی آرامش
مریض که باشی، حوصله نداری بپزی،
حتی اگه پخت و پزی باشه، لوس شدن و ناز کردن برای کس دیگه، مزه ی دیگه ای داره!
و من ، با تمام زن بودنم، با همه ی قوام نگه داشتن خونه، محتاج لوس شدن شدم!
دو روز مهمانی و مراقبت، حالمو بهتر کرد!
سعی میکنم خوب باشم؛با همه ی سختی هایی که پیش اومد.
- ۰ نظر
- ۰۵ مهر ۹۴ ، ۲۱:۲۲
- ۱۶۱ نمایش