مزگت

مزگت یعنی عبادتگاه
بدون درنظر گرفتن دین خاصی
هروقت نیاز داشته باشم، به اینجا پناه میارم و مینویسم

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

سیندرلا

يكشنبه, ۳۰ مهر ۱۴۰۲، ۱۱:۲۴ ب.ظ

یه روز پشت دخل نشسته بودم که یه دختر خجالتی، کمتر از ۲۲ سال اومد اما خیلی لباساش مندرس و چپلکی بود.
میدونی. نهایت فرصت ما برای شناسایی شخصیت مشتریا، به اندازه زدن بارکد کالا و کشیدن کارته. هرچی کالا کمتر، فرصت کمتر
دختره یه دستمال برداشته بود.داشتم بارکد میزدم که پرسید ارزونترین پفک تون چنده؟ پفک ۱۰ تومنی دارید؟
بجای نگاه زیرزیرکی، راحت سرمو بالا آوردم تا بهتر نگاش کنم.  نه شال کجکی یا لباس تقریبا پاره شو، که صورتشو. جوون بود. خیلی جوون. درعین فقر، برق سرزندگی تو چشماش موج میزد.... این برام منحصرش کرد...
اصلا فرق میکرد. سیستم رفتاری و پوششش یکی نبود. اونی که فقیره، خوشحال نیست. گرد زرد رو چهره اش نشسته. زشت و بدقواره است و منتظر مرگه ولی این فرق داشت....وجود این آدم با چیزی که پوشیده بود، تناسب نداشت....
گفتم نمیدونم. پفکا اون قفسه پشته. فک کنم ۱۵ تومن پایینترین باشه. میخوایین نگاه کنین.
رفت و بعد یه مدت تقریبا طولانی برگشت. با لبخندی از سر فتح، گفت پیدا کردم.
یه پفک نمکی مینو بود. ازین قدیمیای بدمزه. ولی اون خوشحال بود‌
ذهنم شروع کرد به فرضیه سازی‌. مگه یه دختر با این سن، با این زیبایی، کجا کار میکنه، زندگی میکنه، که اخر روز با یه پفک نمکی مینو برق شادی تو چشاش میباره؟
درحالیکه بارکد پفک رو میزدم، سریع به خودم نهیب زدم بسه. انقد تو مردم فرو نرو....
اما ذهنم مث ماهی لیز خورد و دوباره نگاش کرد و پیش خودش گفت: مگه این از دخترای داف اینستا چی کم داره؟ چرا این نباید خوشبخت باشه؟ چرا تو این سن نگران رعایت روتین پوستی اش نباشه...؟
خیلی معصوم بود. نگاهش، قیافه اش، لبخندش...
کارتو کشید و درحالیکه که از خریدش تشکر میکردم، تو دلم دعا کردم کاش یه شاهزاده ای بیاد و این گوهرو پیدا کنه و کفش سیندرلا پاش کنه.
یه روزی بیاد که لباسایی تنش کنه که حقشه و در شان خودشه. لباسی که توش بدرخشه و مردمو انگشت به دهن نگه داره....

بعدم گفتم کدوم متصدی فروشگاهی خریداراشو با دعای از ته قلب بدرقه میکنه زن؟😅  چرا هرجا میری یه کاری میکنی متفاوت بشی...؟😅

  • ۰۲/۰۷/۳۰
  • ۶۶ نمایش

نظرات (۲)

می‌فرمود : " تن آدمی شریف است به جان آدمیت / نه همبن لباس زیباست نشان آدمیت " 

 

به نظرم دخترک با وجود سن کمش این رو خوب فهمیده بود و عاقلانه‌تر از ما بزرگ‌ترها زندگی می‌کرد . ما ظاهرگراهایی که خوشبختی رو تو پول و دارایی و مارک لباس و کِرِممون جست‌وجو می‌کنیم :(

پاسخ:
نه بزرگوار
دخترک لباس مندرس و چروک پوشیده بود
شبیه به گدایان کنار خیابون

اگر خوبه و نشانه عقلانیته، شمام بپوش!

من دوباره نظر خودم رو خوندم و فهمیدم که طور دیگه‌ای (غیر از قصدی که من داشتم) هم میشه اون نظر رو خوند 

پس عذرخواهی می‌کنم . قصد بی‌ادبی نداشتم .

 

فقط وقتی خودم رو جای دخترک گذاشتم دیدم من نمی‌تونم خندان و شاد باشم ، اما اون بوده،اما چطور ؟ و فقط این به ذهنم رسید . 

این‌که به دنبال شادی تو ظاهر و مادیات نبوده و درونش رو رشد داده ⚘

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی