مزگت

مزگت یعنی عبادتگاه
بدون درنظر گرفتن دین خاصی
هروقت نیاز داشته باشم، به اینجا پناه میارم و مینویسم

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

استقلال کامل

يكشنبه, ۲۸ فروردين ۱۴۰۱، ۰۵:۴۵ ق.ظ

پریشب خواب دیدم جامو برداشتم بردم پشت در دروازه ی خونه انداختم .

یه اتاقک نگهبانی هم داشتیم‌ اما من تشک رو دقیقا چسبیده به دروازه پهن کردم.

و‌تو پوست خودم نمیگنجیدم از خونواده مستقل شدم‌ . 

بیرون خونه میخوابم!


فرداش (تو خواب) یه جعبه شیرینی گرفتم بردم خونه. بابا رو به سختی راضی کردم به این استقلال و شیرینی رو به بقیه تعارف میکنم و همه خوشحالیم از استقلال مالی و شغلی و زندگی من!


سحر شد. سر سفره خوابمو تعریف کردم. یه دفه بابا زد زیر گریه :/

گفت راضی نیستم. برو از جیبم صدقه بردار و همین الان بده.

همه مون کپ کردیم! گفتم خواب بوده!

ولی من ته‌دلم میدونستم خواب نبوده

من یه روزی تصمیم گرفته بودم برم و بی‌خبرشون بذارم و خوابگاه زندگی کنم.

تنها دلیل منصرف شدنم، این یارو بود که رابطه مون داشت به ازدواج ختم میشد...

تو دلم گفتم خانواده اش میخوان‌بیان خواستگاری و من به خونه نیاز دارم.‌.

خدا رو‌شکر که اون زمان خریت نکرده بودم!

ولی برام عجیب بود دیدن این خواب بعد ۳ ماه از اون تصمیم....

و عجیبتر واکنش بابا...

  • ۰۱/۰۱/۲۸
  • ۸۶ نمایش

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی