هشت و نیم دقیقه
پنجشنبه, ۴ آذر ۱۳۹۵، ۱۲:۰۰ ب.ظ
فکر میکردم چون گذشته ی سختی رو گذروندی، حسابی پخته شدی؛
مرد زندگی شدی و میشه بهت تکیه کرد
اما گذشته ی سختت تو رو نساخت،عقده ای ات کرد
آره، تو هر چی رویا ساخته بودمو خراب کردی، اما عوضش یه حقیقتی رو برام روشن کردی
که هیچ رابطه و جدایی ارزش خودکشی نداره،ارزش انتقامم نداره.حتی ارزش فکر کردن نداره.
فقط یه "تجربه است"
همین
من امشب سختت ترین کار دنیا رو انجام دادم
بخشیدمت
نه به خاطر اینکه تو لایقشی
به خاطر اینکه میخوام "آروم" باشم
وقتیم که آروم باشم دوباره رویا میسازم، می مونم کنار خونواده ام
- ۹۵/۰۹/۰۴
- ۱۱۳۴ نمایش