قدرت ذهن
قربون قدرت خدا،گاهی اونقدر ذهن تند و سریع پیش میره و میتازه که ثانیه ها برای این همه حرف و سلسله افکار عاجز از همراهی اند.
در کسری از ثانیه، اونقدر مطلب به ذهن آدم میتونه برسه که برای بیانش به صورت گفتار، باید چند دیقه وقت بذاری؛ برای نوشتن که واویلا...
مثلا فکر کنین تمام صفات و خصوصیاتی که شرلوک تو این صحنه با یه نگاه،بهشون میرسه ، فقط بخواد بیان کنه...
گاهی اونقدر مطلب به ذهنم هجوم میارن که سخت یادم میاد چطور و با چه ترتیبی مغزم به اینجا رسیده چه برسه به بازگو کردن برای دیگران!
هرلحظه پر از حرفم.پر از توصیف. پر از چرا. اما گاهی انقدر زیاد میشن و فشار میارن که ترجیح میدم همه رو بفرستم به کناری و راحت بشینم زندگی کنم. دلیل دوری از وبلاگ و آدمها گاهی شاید همینه. نه که دکمه ی مغزمو خاموش کرده باشم که پر از حرفم و حال ارتباط ندارم.
حتی حالی برای انتشار پست های پیش نویس صف کشیده اینجا...
- ۹۵/۰۸/۱۸
- ۲۶۶ نمایش