چادرگونه 2
ما به زندگی خودمان ادامه دادیم و مشغول درس و مدرسه و دانشگاه و زندگی شخصی شدیم.
حالا که همه چیز تمام شد، از روی بیکاری، نشسته بودیم عکسهای جشن حافظ را نگاه میکردیم.با دیدن این بانو ،یاد تمام آن روزها و حرفها افتادیم.
خواستیم بگوییم بانو! حجاب که چادر نیست. بخش اضافه حجاب است.
سختی های خاص خودش را دارد و شانیت خودش.
اجبار حکومتی هم به روسری و مانتو ختم شده ، این حرفها و برنامه هایت از چه ؟
اصلا چه کسی گفته چادر نشانه ایمان کامل است؟ نمیشود تو خودت باشی و همانطور که هستی، ارتباط با خدایت حفظ کنی؟
نه اهل قضاوتم نه حکم دادن. اصلا زندگی مردم به من ربطی ندارد.هرکه دوست دارد هرجور که میخواهد زندگی کند.
اما
وقتی کسی علنی ، کاری انجام میدهد و به طور ناخودآگاه، هدایت بخشی از جامعه را بدست میگیرد یا حداقل مشغولیت ذهنی برای عموم ایجاد میکند، قضیه اش فرق میکند. دیگر، حرف زدن درباره این آدم، خاله خان باجی بازی نیست، غیبت نیست. عیان است.کسی که به انتقاد عیان و نظر عموم علاقه ای ندارد،نباید خودش را در معرض عموم قرار بدهد.
اگر وسط معرکه آمد، باید تاب ضربه های بعدی هم داشته باشد...
- ۹۵/۰۵/۱۱
- ۱۱۷ نمایش