رنج انتخاب
۳۰
دی
اونقدر دلم وسیع شده که میتونم مدتهااااا صبوری پیشه کنم.
اونقدر چشمم باز شده که میفهمم از زندگی چی میخوام
اونقدر دقیق شدم که میبینم چی کم و کسر داره و کجاها باید آسفالت بشم تا باهم رد بشیم
ولی
هنوز یقین ندارم
که من مرد این رااه هستم یا نه....
روی تل ایستادم و قتلگاهمو میبینم.
قتلگاهی که میتونم باهاش اوج بگیرم و عروج کنم
ولی
به خودم شک دارم....
- ۰ نظر
- ۳۰ دی ۰۱ ، ۰۱:۲۸
- ۸۰ نمایش