دست به دست من بده
شنبه, ۲۶ اسفند ۱۴۰۲، ۱۰:۰۳ ب.ظ
مامانبزرگم خواب میبینه میان دنبالش ببرنش
پدرش میاد
مادرش میاد
مادربزرگش میاد
عزرائیلو در قامت مرد خوش پوش میبینه
ولی باهاشون نمیره
قبرشو نشونش میدن
ولی رضا نمیده.
هربار که اینا رو تعریف میکنه، جون از وجودمون جدا میشه...
به دفعات و به تکرار...
هربار همین هول و هراس...
- ۰۲/۱۲/۲۶
- ۳۳ نمایش