مزگت

مزگت یعنی عبادتگاه
بدون درنظر گرفتن دین خاصی
هروقت نیاز داشته باشم، به اینجا پناه میارم و مینویسم

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

۱۷ مطلب در خرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

وابستگی دنیا

۲۵
خرداد

لعنت به وابستگی های دنیا؛ لعنت

  • ۰ نظر
  • ۲۵ خرداد ۹۴ ، ۰۲:۳۸
  • ۱۶۰ نمایش

کله تو برف

۲۳
خرداد

آدما براشون فرق نمیکنه تو کجایی و چی کار میکنی، سرنوشت ات براشون اهمیتی نداره.فقط دنبال داستان اند.اونم برای کوتاه مدت.همین که یه ذره گذشت، انقضا میشی، از دهن می افتی و هیچ...

تو و خواسته هات ، تو و ارتباطت با اجتماع ؛ پوچ...

همه سرا تو برفه و کاری با بغل دستی شون ندارن.حالم از این محیط بهم میخوره. میخوام خلاص شم.میخوام فرار کنم.برم.این آدما رو دوست ندارم.

به کجا پناه ببرم؟؟ کجاست که اینطوری نباشه؟

خدایا؛ مسیر پیش روم تنگه، نجاتم بده. گشایش بده به افق دیدم. بگو که اینجا ته دنیا نیست...

  • ۰ نظر
  • ۲۳ خرداد ۹۴ ، ۰۲:۳۸
  • ۱۳۳ نمایش

ازدواج؟

۲۲
خرداد

- مگه میشه با چن جلسه خواستگاری به کسی دل داد و یه عمر زندگی تو بسپری دستش؟ مگه میشه با چن جلسه رسمی کسی رو شناخت و خوب و بدشو با روحیاتت انطباق بدی؟

- چرا نشه.این همه آدم که تو شهر زندگی میکنن. این همه زوج که با ازدواج سنتی خوشبخت شدن. چقد سخت میگیری؟

- شاید بشه.شاید برای اون آدما بشه؛ اما من آدمش نیستم.من آدم پایداری نیستم که با دو صباح رفت و آمد از کسی خوشم بیاد یا حتی اگه بیاد، دل بدم به دلش... باید آزمون پس بده، باید چن سال ببینمش، با زیر و بمش آشنا بشم.بدونم تو هر موقعیتی چه میکنه.باید یه چیزی داشته باشه تو وجودش که تمااااااام عمر دلگرممم کنه. اگه زد زیر دلم چی؟ اگه بعد یه سال دیدم هیچی نداشت چی؟

- اینطوری نیست. آدما تحت هر شرایطی وا نمیدن.با چیزای خوبش آشنا میشی، اونا نگهت میداره.بیخود غصه آینده رو میخوری.خدا خودش درست میکنه.

- همه آدما میتونن با این شرایط کنار بیان.چون همه آدما "عادت" رو کنار نذاشتن. اما من این چیز طبیعی رو تو وجودم کشتم. من تنوع طلبم. اگه امروزش مث دیروزش باشه چی؟ میتونه با من دیوونه خو کنه؟ رفتارمو ببینه مث وحشیا رم نکنه؟ من که بهش عادت نکردم. عقل و احساسم باید بپذیرش.

- یه جوری صحبت میکنی انگار تاحالا زندگی عادی نداشتی

- چرا داشتم. اما این باید فرق داشته باشه. اگه قراره عادی باشه، چرا از خونه عادی بابام بیام بیرون و با شرایط دیگه ای اخت بشم؟ چرا محل زندگیمو عوض کنم؟ همینو ادامه میدم. جام راحته، مامان و بابا هم دوسم دارن. باید یه چی باشه که تو خونه خودمون نیست. تحرک...پویایی...عشق...بخدا عشق با عادت فرق داره.

- الان چی میخوای؟پاشو برو بیرون تو خیابون دنبال فرد مورد نظرت بگرد، چن سال باهاش رفت و آمد کن، همو قبول داشتین، ورش دار بیار...

- نه....هرزه گردی نه...عزت واحترامم سر جاش، مامان و بابا و پذیرش و مقبولیتشونم باید سرجاش باشه. قول دادم تا رضایت اونا نباشه، دیگه کاری نکنم...

من عفت و عزت و احتراممو میخوام.اما مسئله انتخاب رو هم نمیتونم نادید بگیرم.بابا جان، من برای انتخاب رشته ام سه سال فکر کردم.این که ازدواجه....چرا کسی منو نمیفهمه؟ چرا نمیخوایید بفهمید من نمیخوام عادی باشم...

تمام حرفهای هر روزه من...همه گفت و گوهای درونی من...

خودم میگم و خودم جواب میدم...

اما کو جواب نهایی؟

  • ۱ نظر
  • ۲۲ خرداد ۹۴ ، ۰۲:۳۷
  • ۱۲۰ نمایش

لعنت

۲۲
خرداد

حتی حال نوشتن و پشت هم کردن حرفها رو ندارم....

اما کلی حرف تو گلوم گیر کرده

لعنت به پست های بی محتوا و تکراری

به بلاگفا که تعطیل شده و نیست، که احساس میکنم جایی برای گفتن ندارم.

لعنت به من که عادت میکنم...

دیوانه، دنیا جای عادت نیست؛ چرا خودتو بیشتر وابسته میکنی؟

  • ۰ نظر
  • ۲۲ خرداد ۹۴ ، ۰۲:۳۵
  • ۱۰۳ نمایش

احساس خوب؟

۱۷
خرداد

"یه احساس خوب و یه رویای روشن"

آخ که چه مدت مدیدیه از داشتن این حس و خیال به دورم...

از کشیدن یه نفس عمیق ناتوانم

وقتی میکشم بالا، نمیدونم به چه امیدی بدمش بیرون. با چه تکیه گاهی ؟

کدوم دنیا؟

  • ۰ نظر
  • ۱۷ خرداد ۹۴ ، ۰۲:۳۴
  • ۱۲۷ نمایش

سه سال

۱۶
خرداد

انگار باید حداقل سه سال بگذره تا به هر محیط جدیدی احاطه پیدا کنم،

ارتباطاتمو محکم برقرار کنم و وقتی خووووب جا افتادم، زنگها به صدا دربیاد که وقت جداییه...

حالا هم بعد سه سال گذشتن از دانشگاه، خوب و بدشو دارم میشناسم و از حالا جدایی سال بعدو هم درنظر میگیرم.

  • ۰ نظر
  • ۱۶ خرداد ۹۴ ، ۰۲:۳۴
  • ۳۰۱ نمایش

این سه روز

۱۵
خرداد

13 خرداد نیمه شعبان

14 خرداد رحلت امام

15 خرداد قیام مردمی

بهترین جمله در وصف این سه روز همین مصرع:

انتظار فرج از نیمه خرداد کشم...

  • ۰ نظر
  • ۱۵ خرداد ۹۴ ، ۰۲:۳۱
  • ۱۴۱ نمایش