مزگت

مزگت یعنی عبادتگاه
بدون درنظر گرفتن دین خاصی
هروقت نیاز داشته باشم، به اینجا پناه میارم و مینویسم

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

خویشتن داری؟

يكشنبه, ۸ تیر ۱۳۹۹، ۰۶:۵۱ ب.ظ

اساسا برام سواله چرا تو golden time دوران جوانیم که میتونم از نظر جنسی بهترین عملکردو داشته باشم، هر روز و هرروز خودمو نگه دارم و نادیده بگیرمش؟

تا کی میتونم فکر و ذهنمو جمع کنم و عفت پیشگی کنم؟

چرا نباید با اون پسرداف محل کار که سروگوشش برای من میجنبه، لاس نزنم و ازش روبرگردونم؟

وقتی این همه صبر کردم و تمام توقعاتمو پایین آوردمو هیچ اتفاقی نیفتاد ، وقتی سنم داره میره بالا و هرروز فشار و فشار، وقتی هیچ راهکاری جز خشکوندن ریشه ی این اتفاق تو بدنم و دست به دعا شدن به دامن خدا به ذهنم نمیرسه، چرا نباید راههای جدیدترو انتخاب کنم؟

آدمی که گشنشه، غذا میخواد و من دیگه طاقت روزه ندارم...


پ.ن: روز دختر امسال خاله پیام داد: روزت مبارک محجوبترین دختر دنیا....

هنوز که اتفاقی نیفتاده ولی وقتی یادش میفتم که این افکار به ذهنم داره خطور میکنه و دیگران همچین تصوری درباره ام دارن، خجالت میکشم.

پ.ن 2: بماند که از شنیدن تبریک تو روز دختر دیگه احساس ننگ میکنم. دیگه دیر شد.26 خیلی زیاده. برای من که از 19 سالگی دارم تحمل میکنم، خیلی زیاده.

پ.ن: اینجا تنها جاییه که درباره این چیزا مینویسم و احدی از احساسات من خبر نداره. برا همین وبلاگو زخمی کردم.

  • ۹۹/۰۴/۰۸
  • ۴۳۰ نمایش

نظرات (۸)

جالبه که اون روز با یکی از دوستام داشتم درباره همین موضوع حرف میزدیم!

که ما اون سکسی که مثلا توی 20 سالگی میتونستیم داشته باشیم رو دیگه نمیتونم و تمام شد اون فرصتی که میتونستم ازش بهره ببریم و میتونست چقدر توی زندگیمون تاثیر مثبت ایجاد کنه....

بخدا هیچ چیز خاصی هم نیست... شاید اگر ازدواج موقت به عنوان حلال خدا توی این شرایط پذیرفته میشد اینقدر فشار روی ما جوون ها نبود.

منم به عنوان یه پسر تقریبا الان که نزدیک به 30 هستم دچار همین افکار شدم! این حس که داره دیر میشه و آدم داره عقب میمونه خیلی بده.

پاسخ:
"شاید اگر ازدواج موقت به عنوان حلال خدا توی این شرایط پذیرفته میشد اینقدر فشار روی ما جوون ها نبود."


حلال که هست! ولی حلال عرفی نیست!
ولی از یه سنی به بعد من میگم گور بابای بقیه.
برای شما راحتتره. ولی دختر به دلایلی که تو پست باکره ی ذهنی گفتم، خوب نییست. فرصت سوزیه.
احتمالا شاید اگه منم از 30 عبور کردم ، دیگه بیخیال خیلی چیزا شم. 30 برای دختر، بیشتر از 30 برای پسره.

مستند انقلاب جنسی رو دیدین؟ دقیقا توش به همینا اشاره میکنه...
و مساله صیغه

آره هر سه قسمتش دیدم... البته بنظرم خیلی مسایل حاشیه ای و بی مورد توش بیان شد و اصل مطلب خوب گفته نشد اما بنظرم اینطور که اینور تلاش میکنند که بگن اونور همه داغون هستند نیست!!

خیلی از جوان هاشون نیازهاشون رو با دوست دختر/پسر تا یه سنی برطرف میکنند و از این نیازشون عبور میکنند و به موقعش هم به یه نفر متعهد میشن و باهاش ازدواج میکنند بدون مشکل خاصی! ولی حالا ما چی؟ اونقدر این سقف بالا سرمون سنگینی کردن که توقعاتمون از ازدواج خیلی عجیب غریب شده، و حتی وقتی بهش میرسیم خدا میدونه که ممکنه چه حسی داشته باشیم، شاید حس پوچی و افسردگی ...

حلال هست اما مثلا من یه بار از پدرم که پاسدار هست پرسیدم گناه صیغه بیشتر یا زنا، گفت خب معلومه گناه صیغه! خب این درک اینها از حلال و حرام خدا هست اونوقت خدا نیاره روزی که جوان یه اشتباهی زیر فشار جنسی مرتکب بشه، همین آدما که حلال خدا رو برای جوان حروم کردم به صلیب میکشنش!

البته من نمیخوام از ازدواج موقت دفاع کنم، اما واقعا توی این شرایط آدم میفهمه که این مورد رو خدا دقیقا برای همچین شرایطی گذاشته توی قوانین خودش وگرنه کلا ممنوعش میکرد.

دقیقا از یه سنی به بعد دیگه برات مهم نیست، پسر عمه من نامزدی داشت که باهاش بهم خورد و دختره خیلی بدجنس  بود اینم بدجور ضربه خورد... از اون موقع کلا دیگه بیخیال ازدواج شده و همش دنبال روایط نامشروع و مشروب و این خوش گذرونی ها هست و میگه من دیگه به هیچ دختری اعتماد ندارم!

عمری نیاز رو سرکوب کردن به نظر من آسیبش خیلی بیشتر از یه بار گناه زنا هست! من به خیلی از دوستام که قبل از ازدواجشون اهل رابطه بودن نگاه میکنم میبینم زندگی بهتری هم بعد از ازدواج داشتن، البته نه اونایی که غرق اینجور مسایل شدن، در حد نرمال.

پاسخ:
اتفاقا تو این مستند که داشت میگفت وضع اونور بهتر و اسلامی تر از اینوره!
که صیغه رواج پیدا کنه و...


منظورم مستند نبود، آخوند ملاهای خودمون هست

 

  • مــاهان (ف.چ)
  • سلام. اول اینکه من دخترم. دوم اینکه فکر می‌کنم اشتباه می‌کنی اگر فردی هست که می‌تونه از لحاظ جنسی تامینت کنه و فرد سالمیه و طولانی‌مدت می‌تونید نیازهای هم رو تامین کنید، خارج از چارچوب (چارچوب کی اصلا؟:)) ) باهاش رابطه نداشته باشی. دلایلم ولی گمونم برای تو قابل قبول نباشه.

    اما اولین دلیلم اینه که مطمئنم اگر خدایی باشه کار و بارش دخالت در امور جنسی ما نیست. دومین دلیلم اینه که فکر کنم ما لازمه در یکسری چیزها تجدید نظر کنیم. تفاوت اونچه که می‌تونسته وجود داشته باشه (همین دستورات و اصول زندگی و دین) با آنچه که امروز به طور منسجم تحویل ما داده شده زیاده. خیلی از این‌ها "گنجانده" شده، با بُعد ایدئولوژیک قضیه همگام شده، و حقیقتش فاجعه ساخته. من یک مدتی بین این دوستان بودم و از اینکه آقایان مدعی چقدر به طور جنسی به من جذب میشدند کافی بود بفهمی چه گندی پشت اون ریش‌هاست. این یعنی حتی اگر خدایی بوده و حرفی زده، متاسفانه برای پیروانشم کار نکرده دستوراتش. (متاسفانه غالب مشاهدات من این رو تایید می‌کنه، ممکن هم هست درست نباشه.)

    برای اینکه درون خودت بدونی آیا این کار درسته یا نه، از نظر من کافیه بررسی کنی ایده چقدر کارایی داشته. من فرصتش رو داشتم که چهره خیلی‌ها رو بدون ماسک ببینم. لااقل طبق مشاهدات من، اگر یکسری قوانین سخت‌گیرانه جنسی رو کاملا به چندنفر اپلای کردی و فتیش چادر و عذاب وجدان نابودکننده به خاطر مستربیشن گرفتی، بهتره توشون تجدید نظر کنی یا لااقل شک کنی نکنه چیزی رو بهت فرو کردن.

    محجوب بودن وجود نداره. بهتر آنکه از ترس STD، شریک جنسی کم و سکس محافظت‌شده داشته باشی، این دلایل بهتر و محکم‌تره تا تکیه بر یکسری مفاهیم ابسترکت موهوم که نتیجه‌ی خوبی هم نداده.

    جوونی‌ت رو بکن. :)

    به نظرم بسته به رویکرد آدم تو زندگی داره

    اگه رویکرد آدم تجربه گراییه چرا که نه! باید تجربه کنه

    حتا فکر میکنم یاد گرفتن یه سری چیزا قبل از ازدواج و به قول تو قبل از اینکه سنش بگذره خیلی بهتره تا اینکه بخوای با حسرت نگاه کنی به فرصت هایی که از دست دادی

    البته به نظر من هر آدمی ارزش اینو نداره که تجربه های خاص زندگیو بخوای باهاش share کنی

    منم از بعد خوردن آخر، کلا انگار کندم انداختم دور. :))) هیچ حسی نیست

    پاسخ:
    به چی؟
    چی رو انداختی دور؟

    اندام های جنسی رو کندم انداختم دور انگار 

    هیچ حسی ندارم کلا

    هیچ فشاری م نیست با اینکه دوران تجرد واقعا تحت فشار بودم

    ولی الان بعد اتفاقات اصلا هیچی! اگه بخوایم با گرسنگی مقایسه کنیم، انگار سه وعده کله پارچه خورده باشم. همون قدر پر همون قدر جا ندار برای باز خوردن 

    پاسخ:
    چه کرد اون شب آخر با تو....
    چه کرد!

    از 19 منتظری ؟؟؟

    عهههههه

     

    بیخییییی...

     

    چرا هرچه سریع تر مزدوج نمیشی جای لاس زدن و این حرفا...

    پاسخ:
    منتظر شما بودم اجازه حاصل کنی.

    پیش نیمده دیگه.
    ضمنا وارد فاز لاس نشدم.

    اون موقع داغ بودم.
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی