مزگت

مزگت یعنی عبادتگاه
بدون درنظر گرفتن دین خاصی
هروقت نیاز داشته باشم، به اینجا پناه میارم و مینویسم

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

پسر محجوب!

جمعه, ۲۸ دی ۱۳۹۷، ۰۱:۳۳ ق.ظ

پسره خودش چن سال بود تهران زندگی میکرد اما همه خانواده اش شهرستان بودن.

معرفی شدن و پدرش زنگ زد خونه برای آشنایی بیشتر خانواده ها.

بعد از اینکه مامان شماره پسره رو از پدره گرفت، درجا سیو کردیم تو تلگرام تا عکسشو ببینیم....

اولش غش غش خندیدم و گفتم به به! اینم از اون موردی که پدرش این همه از نجابت و پاکدامنی اش تعریف میکرد!

بچه از پدرمادر دور باشه همین میشه ها!

مامان صدبار شماره رو چک کرد. خودش بود

تا آخر شب انقد با خودش کلنجار رفته بود که سرخ شد. بابا گفت زنگ بزن به اون معرف بگو نمیخواد بیاد.

تو همین حرفا بودیم که پدره اس مس داد یه رقم رو جابجا عرض فرمودن!

عوض کردم و چهره ای اومد که تا دیدم گفتم کاش همون قبلیه بود!! این یکی رو چطوری تحمل کنم من؟!

یک بخش بسیار نچسب خواستگاری سنتی همین قیافه دیدناس...

پ.ن: البته بعد از دیدار حضوری فهمیدیم با عکسش فرق داره و به اون افتضاحی نیست. 

  • ۹۷/۱۰/۲۸
  • ۴۰۰ نمایش

نظرات (۴)

 (((:حالا شیرینی بخوریم یانه:دی
پاسخ:
نه بابا! انقد از این در باید بیان تو و برن که به غلط کردن بیفتیم...
حالا شاید اصن شماره درست بود و این خانم خواهرش بود اصن
کلید اسرار این قسمت زود قضاوت نکنیم :دی
پاسخ:
شماره که کلا اشتباه بود
تازه! بعدا که عکسا رو با دقت نگاه کردیم فهمیدیم شماره دختره بوده نه اون آقایی که تو عکسه.
منم کلا با این خواستگاری سنتی خیلی مخالفم.
سر دیدن قیافه کسی که میخوای برای یه عمر انتخاب کنی و اینکه بخوای چند دقیقه باهاش حرف بزنی باید چند جلسه رسمی پاشی بری خونشون و بیای!
 که چی؟ که رسوم حفظ بشه، خب بابا من آخه توی نیم ساعت چطور بتونم تصمیم گیری کنم؟!
پاسخ:
ولی به نظر من لازمه.
حداقل برای جلسه اول که طرف رو بشناسی و خانواده ها درجریان باشن
بعد ارتباطات گشترده تر بشه و جاهای دیگه قرار گذاشتنا و اینا
چون خیلیا بخاطر اینکه تعهدی ندارن و میگن صرف آشناییه، خوش میرن و میان و پیام بازی و اینا؛ طرفو که وابسته میکنن، یهو قال میذارن و میرن :/
بدون اینکه به کسی جواب پس بدن
من نمیگم که دوتایی برن بیرون ! اتفاقا اینجوری رو مخالفم.
اما بعضیا وقتی میگی جلسه اول میخوایم رسمی نباشه تا دختر و پسر راحت بتونن حرف بزنن و علقه ای ایجاد نشه نمی فهمند... میری خونشون میبینی پدر و مادر و خواهر و همه نشستند و به یک ساعت نکشیده میان توی اتاق که حرفاتون تموم نشد!
خب اگر طرف خیلی خودآگاه باشه و اطلاعات درست بده شاید کافی باشه اما خیلی از دخترا اصلا انگار یه بار هم نه به زندگی مشترک فکر کردن نه کلا به خودشون و اینکه چی از زندگی میخوان.
خب طبیعتا تصمیم گیری اینجور مواقع خیلی سخت میشه چون باید بر اساس جواب های نیم ساعته بگی یه نفر بدرد زندگی میخوره یا نه!
حالا این وسط ممکنه هزارتا سوتفاهم و قضاوت نادرست بوجود بیاد
پاسخ:
فشار زندگی مدرن و پایبندی به سنت، رو جوونهای بدبختیه نه میتونن مرز مشخص کنن نه فرهنگو عوض کنن.
فشار و فشار و فشار...
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی