مزگت

مزگت یعنی عبادتگاه
بدون درنظر گرفتن دین خاصی
هروقت نیاز داشته باشم، به اینجا پناه میارم و مینویسم

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

تردید

پنجشنبه, ۲۲ آذر ۱۳۹۷، ۰۶:۰۹ ب.ظ

شماره مو از خانم x گرفت و زنگ زد

یه چیز بیخود گفت که میتونست فردا حضوری بگه یا حداقل پیامک بزنه.

یعنی گام اول رو برداشت....

گام بعدی مال منه.

حالا که ازم درخواست کرده گزارش بنویسم و بفرستم , میتونم سر صحبتو باز کنم و بیشتر ازش بپرسم و از خودم بگم.

بکنم یا نکنم....؟

ینی اونقد پوس کلفت شدم که اگه مثل قبلی تا یه جایی پیش برم و یه دفه بفهمم طرف ازدواج کرده و بدون گفتن کوچکترین حرفی دیگه منو نخواسته,تو خودم نَشکنَم؟

ممکنه اینم مث اون، اونقد وقیح باشه که بعد ازدواجش بیاد بگه دوست معمولی باشیم؟

اونوقت من ازش روبرگردونم و بگه چرا با من حرف نمیزنی؟ من رو رفاقت تو حساب باز کردم...؟

نه نه...کاش هیچ وقت دیگه مث اون پیدا نشه...نه برای من نه هیچ دختر دیگه...

  • ۹۷/۰۹/۲۲
  • ۱۶۳ نمایش

نظرات (۱)

والا من به اینجور آدما فقط می تونم بگم دیوث.
بعدم خودمو راحت کنم و اون جمله ی معروف رو به یادم بیارم که " روز خود را با نام خدا و گور بابای بعضیا آغاز کنید" بعدم یه گور بابات حواله ش کنم و به زندگیم ادامه بدم.
بی شرفی تموم نشدنیه! شاخ و دمم نداره.
خیلی سخته همچین تجربه ای... سخت تر اعتماد نکردنه... یعنی نه که نخوای! نتونی اعتماد کنی 😑
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی