مزگت

مزگت یعنی عبادتگاه
بدون درنظر گرفتن دین خاصی
هروقت نیاز داشته باشم، به اینجا پناه میارم و مینویسم

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

نوای بی نوایی

سه شنبه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۶، ۱۲:۳۶ ق.ظ

بنظرم خیلی دور از ذهن نیست به اینجا برسم؛

 یه ساز بگیرم دستم,کنار ایستگاه مترو پول جمع کنم...

مگه اینا کی اند؟ اونی که نه تنها تو سطحی از رفاه بوده که بتونه یه ساز بخره,بلکه در سطح شعور و فرهنگی قرار داشته که هنر موسیقی رو یاد گرفته,

و این ب احتمال زیاد نشئت گرفته از فرهنگ خانوادگی بوده و شایدم تحصیل حاصل از درک فردی...

حالا به جایی رسیده که وااااقعا نداره.پول نداره اما عزت نفسش اجازه گدایی نمیده

بعضیاشون واقعا سوزناک میزنن. یادمه یه بار با سنتور میخکوب شدم,اشک ریختم

 تو ایستگاه تجریش و انقلاب جمعیت خوبی جمع میشه.

صُبای سال پیش دانشگاهی که با استرس و گاها یه بدبینی و خستگی میرفتم مدرسه, با یه چیزی واقعا سرحال میومدم:

دوتا پیرمرد نسبتا قد کوتاه, با سرنا و طبل,آی بزن و بکوب را می انداختن! آی مزه میداد حال و هوای عید و شادی بی مناسبت وسط زمستون یا پاییز ساعت 7 صبح!

یه پیرمردی هم هست,شبیه احمد پورمخبر؛شعرای عاشقونه میخونه!

یه تضاد طنز گونه عجیبی ایجاد میکنه که خندت میگیره!! ولی کماکان, قرص و محکم ادامه میده! 

رو یه مقوا هم نوشته لطفا فیلم نگیرید!

اگه یه روزی جایی به مسئولیت فرهنگی رسیدم, یکی از مهمترین کارایی که انجام میدم, ارزشمندتر کردن این آدماس...اینا که بعد از یه دوره اوج به سرازیری افتادن,اما گدایی نکردن. از هرچی داشتن و بلد بودن استفاده کردن.

مگه اونایی که کنسرت میذارن چقد با اینا فرق دارن؟ 

چرا ملت حاضرن حداقل 50 تومن برا کنسرت هزینه و زمان بذارن اما انقد بیتفاوت از کنار بعضی از اینا عبور کنن...؟

مگه چقد سخته شهرداری از اینا تو مراسماش استفاده کنه؟ همینا که تو مترو برگزار میشه تو مواقع خاص.یه مسئول همیشگی وجود داشته باشه برای شناسایی نوازندگان خیابانی , چون یکی بیاد تا ابد نمیمونه,هرچقدر جمع کنی باز کس دیگه ای هست که اضافه شه. ازون طرف کسی که به بهره مالی تو مراسمی رسیده, که دوباره برنمیگرده تو خیابون. اینا عزت شخصی دارن. گدا نیستن. مث چرخه میمونه. دائم ورودی و خروجی داره.

بعدم یه بار در سال,کنسرت بذاره شهرداری, با استفاده از همین آدما که حتی یه روزی از چرخه خارج شدن.

اونی که با هنرش داره خودشو نشون میده,یعنی هنوز بهش اعتقاد داره,دوست داره با اون دیده بشه. بهش تشخص میده. حالا شهرداری بیاد کار ایجاد کنه در راستای هنری که بهش متکی اند. اقا اینا خودشون ساز هم دارن! یعنی سرمایه زیاد نمیخواد. ابزار از خودشونه, فقط برنامه و مکان ارائه از شهرداری...

  • ۹۶/۰۳/۱۶
  • ۲۶۱ نمایش

نظرات (۳)

  • پیمان محسنی کیاسری
  • حقیقتش یکی از فانتزی‌های من هم بوده. اما هنوز نتونستم سازدهنی رو طوری بزنم که بقیه خوششون بیاد
    و پیانو رو که کمی بلدم نمی‌شه برد تو خیابون!
    پاسخ:
    اقا اینا فانتزیشون نیستا😄 نیازه,نیاز...
    نیازی که از سر عزت نفسه,نمیذاره به گدایی تبدیل شه
    😄😄
    پیانو تو خیابون! تصورشم جالبه!
    خیلی غم انگیزه برام که این همه استعداد داره هدر میره تو این مملکت
    یه مسابقه بذارن اصن هنرمند خیابونی برتر از هزار تا شب کوک مزخرف بهتر از آب در میاد!
    پاسخ:
    خیلی بهشون فک میکنم...

    البته خیلی از کسایی که توی خیابون سار میزنن بحثشون نیاز نیست... پول جمع کردن صرف نیستش اصولا فرق دارن با اونایی که حرفه اشون شده توی خیابون ساز زدن. میزنن ، تمرین میکنن، میخوان که شنیده بشن، یه جور حرکت اعتراضی هم هست و کنارش میگن که هنرمند هم خرج و مخارج داره...
    من خیلی دوستشون دارم ^_^
    پاسخ:
    بله
    کاملا درسته
    بخشی اش هم به این دلیله.
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی