مزگت

مزگت یعنی عبادتگاه
بدون درنظر گرفتن دین خاصی
هروقت نیاز داشته باشم، به اینجا پناه میارم و مینویسم

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

shut up

چهارشنبه, ۴ اسفند ۱۳۹۵، ۱۲:۱۶ ب.ظ

درون ادم میفهمه. خیلیم خوب میفهمه. مثل بچه هاست. هرچقدر تو بخوای چیزی رو انکار کنی و نادید بگیری,بهونه خودشو میگیره و باید کار خودشو انجام بده تا راضی شه. 

بهش گفتم ببین چقد کتاب ریخته رو سرم,چقد تمرین باشگاه,کلی خلاصه و صورت جلسه,یه عالمه نقد داستان و فیلم,چقد کار خونه مونده باید تموم شه.یکم دندون رو جیگر بذار,کارام تموم شه,به حرفای توهم گوش میدم.

حالیش نشد. شروع کرد به عر زدن و نذاشت حتی برنامه ریزی کنم. گفت الا و للا من. باید بهم گوش بدی. گفت احمق ! تکواندو و کنکور و کار و موسسه و کانون و هرجا که میری,همه برباد است! چشاتو وا کن. 

زدم تو دهنش. چون انتظار همچین حرفی رو نداشتم. کلی برا اینکه تا اینجا برسم زحمت کشیدم و اون میگفت همه اش روهواست. بیشعور. گفتم حالا که اینجوریه خفه ات میکنم و دیگه نمیخوام صداتو بشنوم. رفتم برا انجام کارا ولی لعنتی بیکار ننشسته بود. دستشو اورده بود بالا و گلومو از تو فشار میداد. لعنتی حتی موقع زندانی شدنشم ولم نمیکرد. 

انگار تا دست از همه کار نکشم,ول کن معامله نیست.

ازون موقع هاست که باید برم بیرون و بیکار فقط دور و برمو نگاه کنم و بذارم اون حرف بزنه و نفس بکشه. شایدم افسارمو دادم دستش,هرجا میخواد ببره...هیچ کس جز خودم نمیتونه ارومش کنه.

  • ۹۵/۱۲/۰۴
  • ۷۶ نمایش

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی