مزگت

مزگت یعنی عبادتگاه
بدون درنظر گرفتن دین خاصی
هروقت نیاز داشته باشم، به اینجا پناه میارم و مینویسم

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

اقی خانوم

شنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۵، ۰۵:۳۸ ق.ظ

 


چروک صورتش اونقدری بود که از خودت خجالت بکشی اگه یه روزی از جسمت شکایت کنی و نخوای به زندگی ادامه بدی
اما طنین صدای مهربون مادرانه اش  ، نمیذاشت فکر کنی پیر و ناتوانه.

برات زنده بود و به برکت نفسش ، نگاه میکردی.
صداش مخصوص لالایی شبانه است، دستاش ، دستای چروکیده اش مخصوص بوسیدن و نوازش...
اونجا که عطا ، از دستش داد و رفت سر مزارش و میگفت اقی، کمکم کن؛ میدونست هیچکی مادر نمیشه...
شخصیت دوست داشتنی بود؛ تو این سریال بیشتر...
با اقی گفتنای عطا، با صبوری خودش ، با نصیحتاش ، حال میکردم و شخصیت سالمندان تو دلم محبوب شد.
زیر هشت که درد بود، با رفتن اقی ، چکیده درد شد
یادگار اون روزاش، همین سریال برام بسه
اسطوره ی مادرانه است
روحش شاد

  • ۹۵/۰۴/۱۹
  • ۲۳۳ نمایش

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی